به آدمهای عجیب:
1. لطفا هر وقت که فقط کاری با طرف مقابل دارید با او تماس نگیرید . چون طرف مقابل بلا نسبت شما خر نیست . با این جمله شروع نکنید که فلانی خیلی دلم برایت تنگ شده ، راستی میتونی فلان کار رو برام انجام دهی ؟ حداقل در بین تماس هایی که برای کار خودتون با او میگیرید یک بار هم صرفا حالش رو بپرسید که حس خریت رو کمتر القا کنید ! ( 90 درصد تماس هایی که از طرف دوستام با من گرفته میشه به همین شکلیه که گفتم . یا من با آدمای عجیبی دوست شدم یا کلا مردم عوض شدن )
2. دوست صمیمی و هم جنس خودتون رو که چند ساله با هم دوستید رو به یه دوست جنس مخالف که 3 ماهه باهاش دوست شدید نفروشید! چون ممکنه همون دوسته 3 ماهه حسابی حالتون رو بگیره و مجبور بشید به همون دوست هم جنس زنگ بزنید و زار بزنید و اون دوست هم جنس دیگه براش اهمیتی نداشته باشه و در حین حرف زدن شما کندی کرش بازی کنه و هر چند دقیقه یک بار یه نفسی چیزی بکشه که بفهمید گوشی قطع نشده.
همون طور که موقع ناراحتی یاد دوستتون می افتید در هنگام شادی هم یه خبری ازش بگیرید.
3. لطفا آدم شناس باشید و اگر امکانش هست حرف طرف مقابل رو باور کنید چون طرف مقابلتون باید هی تکرار کنه که دارم راست میگم !
4. لطفا صادق باشید . در مورد چیزهای کم اهمیت هم دروغ نگید . خواهش میکنم . چون ممکنه کسی حرفهای دروغ شما رو باور کنه .
5. اگر کسی به شما گفت دوستت دارم یا ابراز علاقه کرد ( هم جنس یا غیر هم جنس)، شاید از روی احتیاج یا نیاز یا پدر سوخته بازی نباشه . همه ی آدم ها هم این طور نیستند که از روی حساب و کتاب محبت کنن . بعضیا محبت کردن رو دوست دارن حتی اگر در جواب دوستت دارمشون ، بگید مرسی !!!
6. اگر امکانش هست دیگران رو قضاوت نکنید . احتمال بدید که قضاوت شما به گوشش برسه و ناراحت بشه . یا ممکنه برای خودتون هم چیز مشابه ای پیش بیاد . به هر حال زمین گرده .
7. شاید کسی وجود داشته باشه که هدیه خریدن رو دوست داشته باشه و با بهانه و بی بهانه براتون چیزی بخره ، برنگردید بهش بگید: اگر کسی به من خیلی محبت کنه مطمینم که ازم چیزی میخواد و ریگی به کفششه !!!!! نهایت عوضی بازیه این حرف . بعد ممکنه دل دوستتون بشکنه و دیگه کوفتم واستون نخره که هیچی ، اس ام اس هم نده حالتونو نپرسه هم هیچی، عکسای مسخره و ببخشید چس ناله هاتون رو هم توی اینستا لایک نکنه !!!!! و اما باز اون دوستتون دلش براتون تنگ شه و وقتی میبینتتون لبخند بیاد روی لبش ...... هیچ وقت درباره ی کسی اینجوری فکر نکنید هیچ وقت . کم پیش میاددلم خیلی بشکنه . اما در این مورد خاص واقعا ناراحت شدم .
8. همیشه لازم نیست حق به جانب باشید ، توی مدتی که عمر از خدا گرفتید هیچ اتفاقی نمی افته اگر یک بار به طرف مقابل حق بدید.
9. سعی کنید با کنایه حرف نزنید . چون ممکنه طرف مقابل متوجه نشه و اونوقت خیلی گناه داره . حرفتون رو واضح و روشن بگید فوقش ناراحت میشه فوقش قهر میکنه ولی پوشیده و سر بسته حرف نزنید خواهش میکنم ..
10. ممکنه آدم خوبی نباشیم اما میتونیم سعی کنیم بهتر بشیم . همیشه طلبکار نباشیم . همیشه خودمون رو مورد ظلم نبینیم . همیشه از دیگران توقع و انتظار نداشته باشیم.
11. فکر نکنیم فقط ما خوبیم بقیه بدن . همه ی ما نکات مثبت و منفی رو داریم . به جای اینکه روی ایرادات دیگران و محاسن خودمون تمرکز کنیم ، روی ایرادات خودمون و محاسن دیگران تمرکز کنیم.
* برای مدت یک هفته قضاوت نکنیم ، غیبت نکنیم ، حسد نورزیم، محبتمون رو دریغ نکنیم ، خوش بین باشیم ، از کسی توقع نداشته باشیم . دیگران و خودمون رو در قید و بند نذاریم . برای یک هفته همه چی رو بپرسیم به دست خدا . اگر بد بود فقط یک هفته رو از دست دادیم اما اگر خوب بود تمام عمر راحت زندگی میکنیم .
پی نوشت : حالا که قراره قضاوت و غیبت نکنیم پس دلم میخواد آخرین انرژی منفیمو ثبت کنم خخخ :
من تا یک ماه پیش به هیچ وجه کسی رو که نمیشناختم توی اینستا اجازه نمیدادم منو فالو کنن و اکسپت نمیکردم تقاضاشونو . تا اینکه طی یک ماه اخیر دیگه به سخت گیری قبل نبودم .و 4 نفر رو اجازه ی فالو بهشون دادم که نمیشناختمشون و فقط به علت دوستان مشترکی کهه توی لیستشون دیدم قبول کردم . . آخرین نفرشون روز دوشنبه صبح بود . به این شکل که این آقا درخواست فرستاد من قبل از این که قبول کنم خودم درخواست فالو کردنه ایشونو دادم که ببینم اصلا دوست مشترک داریم یا نه که ایشون خواست منو فالو کنه! عکساشو دیدم و لیست دوستاشو دیدم . دوست مشترک نداشتیم اما دو سه تا پیجی که من فالو کرده بودم این آقا هم فالو کرده بود . خلاصه منم اکسپت کردم.
البته نمیشه به ظاهر قضاوت کرد ولی عکساشو که دیدم ، به نظرم رسید که 4 سالی از من کوچیکتره! بعد دانشجوی phd بود! بعد آدرس اینستا ش اسم و فامیلیش بود . :)) آخه بعضیا هستن مثلا مینویسن بابک 564 اس . بعد اونا رو که اگه نشناسم اصلا اکسپت نمیکنم :))))))))) یعنی چی !!!! . خلاصه به نظرم اومد که اشکالی نداره اگه منو فالو کنه .
اما اشتباه کرده بودم !!!!!! توی زندگیم از هیچ کاری انقدر پشیمون نبودم که از اکسپت کردنه این آقا .
ساعت 7 غروب دیدم توی دایرکت پیام داده سلام علیک کرده . جواب سلامشو دادمو گفتم بفرمایید؟ احوال پرسی کرد و گفت میشه بیشتر آشنا شیم؟ گفتم : بله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفت قصد بدی ندارم و قصدم آشنایی در جهته ازدواجه و زیر نظر خانواده ها ( همشون اولش همینو میگن ) ( روش خیلی قدیمی واسه جلب اعتماد دخترا . ماله دهه ی 70 و نهایتا اواسط 80 ! ) .
گفتم نه آقا متاسفم .
دیگه شروع شد!!!!!!!!!!!!!
التماس و خواهش که من به شما حس دارم !!!! گفتم شما با چند تا عکس به من حس پیدا کردین ؟ این چه جور حسیه دیگه!؟
گفت باورش سخته ولی حس پیدا کردم ! گفتم بله غیر قابل باوره . گفت من اگه میخواستم دختر بازی کنم ، نمی اومدم به شما همچین پیشنهادی بدم !
شروع کرد به جون مادرش قسم خوردن که قصد بدی نداره و از من خوشش اومده و من خیلی خوشگلم :))))))))))))))))))))))))) گفتم یعنی از روی ظاهر ؟؟؟؟/ گفت خب نه ! ظاهر یکیشه ! از پست های دیگه معلومه شخصیتت چه جوریه .!
بعد شروع کرد به خر کردن من! که چهره ی شما خیلی خاصه ! هیشکی شبیه شما ندیدم . گفت شبیه دخترای خارجی هستی ! ( اینو که گفت ترکیدم از خنده ) گفتم کدوم کشور ؟ گفت ترکیه :)))))))))))))))) ( ترکا اکثرا بلوند و چشم روشنن . من با چشم مشکی و پوسته تیره شبیه ترکام ؟)
خلاصه گفتم آقا جواب من منفیه و علاقه ای به آشنایی ندارم و نحوه ی آشناییمون هم که اصلا جالب نیست! ( پس فردا به بچم بگم باباتو از ینستاگرام پیدا کردم خخخخ)
بعد گفتم اصلا شما مگه میدونین من چند سالمه؟ گفت مطمینن از من کوچیکترین . گفتم ولی من مطمین نیستم ( خیلیbaby face بود!)
گفت من 68 ام . ( انقدر خوشحال شدم که) گفتم من 67 ام . شما کوچیکتری . اصلا این رابطه ایراد داره و موفق باشید و داشتم خدافظی میکردم که گفت مامانم از بابام بزرگتره مگه چه اشکالی داره؟
گفتم من یه سال از درسم مونده 2 سال طرح . اصلا قصد ازدواج ندارم! گفت صبر میکنم 3 سال ! گفت هر جای ایران باشی مرتب میام بهت سر میزنم تا طرحت تموم شه ! ( دلم میخواست خودمو خفه کنم و دستم بشکنه آدمی که نمیشناسمو اد نکنم)
دیگه داشتم روانی میشدم که گفت شمارتو بده توی تلگرام در ارتباط باشیم که قبول نکردم . هر چی اصرار کرد بی فایده بود .
بعد گفت در آینده برنامتون چیه میخواین ایران بمونین؟ گفتم شما چه طور ؟( میخواستم هر چی اون میگه من برعکسشو بگم ) گفت من ترجیح میدم برم. من گفتم من میخوام بمونم. گفت خب منم اگه ازدواج کنم خانومم بخواد بمونه میمونم !!! ( خدایااااااااااااااا)
( تمام این مدت باهاش مدارا میکردم به خاطر عکسام ! گفتم با بحث و دعوا اگه مواجه شه یه وقت میره یه پیج فیک با عکسای من درست میکنه باعث اذیتم میشه. تنها دلیلم همین بود وگرنه اون روی سگم بالا میاومد ! )
حالا دلم میخواد بلاکش کنم . به نظرتون احتمالش هست که از عکسای من اسکرین شات گرفته یاشه و اگه ببینه بلاک شده حرصش بگیره و اذیت کنه؟
نمیدونم چی کار کنم ؟ آخه همه شانس دارن من ننه ی شمس الله! این دیگه چه داستانی بود آخه ؟؟؟؟؟؟؟ چی کار کنم حالا؟
پسره ی پر رو به من میگه من دوستت دارم !!! همیشه دنبال عشق میگشتم تا تو رو دیدم !!!!!!!!!!!! گفتم عشقی که با 4 تا عکس باشه یه هفته دیگه از بین میره! گفتم شما یه هفته صبر کن اگه از بین نرفت بیا :)) . اینا منو واقعا چی فرض کردن؟ مردم چند سال با هم دوست میمونن بعد به فکر ازدواج می افتن ! اونوقت بعد از دو ساعت با من از ازدواج حرف میزنه ! میگه دوستت دارم !!!!!!! این دوستت دارم ، نفرت انگیز ترین دوستت دارمی بود که تا حالا شنیدم ! وقتی از ظاهرم تعریف میکرد چندش آور ترین چیز بود . مخصوصا معذرت خواهیه قبلش . مثلا میگفت ببخشید اینو میگم اما خیلی خوشگلی ! ببخشید اینو میگم ولی اجزای صورتت باحاله ! ببخشید اینو میگم خوش استایلی !!!!!!!! منم گفتم ببخشید اینو میگم ولی شما دارید منو معذب میکنید میشه از تعریف کردن از من دست بکشید و منو بیشتر از این ناراحت نکنید ؟؟؟؟؟؟؟ انقدر اعصابم خورد شده بود که سر درد گرفتم . بعد گفتم سرم درد گرفته ( بلکه خجالت بکشه ول کنه بره ) گفت بمیرم الهی . دردت بخوره به جون من ( آیکون اوغ زدن ). به هر حال خدافظی کردیم و ایشون رفتن که به خاطر من صبر کنن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بچه تو رو خدا یه راهنمایی کنین منو .