سلام
یه ضرب المثلی هست میگه خدا خرو میشناخت شاخ نداد ... حکایت منه :)) البته بعد از خوندن وبلاگ یکی از دوستان به این نتیجه رسیدم.
قضیه اینه که من اگه با یه پسری دوست بودم و خیلیم دوسش داشتم و بعد مثلا مدت طولانی هم با هم دوست بودیم بعد دوستیمون خراب میشد و دیگه نمیتونستم ببینمش خیلی غصه میخوردم . دلم تنگ میشد . بعد مثلا هر جایی که با اون رفته بودم یا هر چیزی که با اون خورده بودم اگه بعد از جدا شدن ازش انجام میدادم خیلی اذیت میشدم . خب ازونجایی که قرار نیست دوستی به ازدواج منجر بشه و احتمال اینکه اصلا ازدواج نکنن خیلی هست ، بنابراین بعد از جدایی من تا مدتی داغون بودم . خب درسته که باید یکی باشه که ادم در کنارش عشق و دوست داشتن و رابطه ی عاطفی رو تجربه کنه اما دوری و دلتنگی خیلی سخته ....
اما این روزا خیلی از دخترا رو میبینم که عین خیالشون نیست مثلا 3 سال با یکی دوستن بعد که به هم میزنن نه تنها نارحت نیستن که خوشحال هم هستن میگن اون دیگه تکراری شده بود میخوام با یه آدم جدید دوست بشم ...
خلاصه اینکه آدمی مثه من که حساسه و زود دلش تنگ میشه همون بهتر که با کسی دوست نباشه ...
بعد یه تجربه ای که من کسب کردم اینه که تمام احساستون رو خرج یه نفر نکنین . یعنی دوست پسر جای خودشو داره دوستا ی همجنستون جای خودشون . خانواده و فامیل همینطور ...
وقتی آدم تمام زمانش و احساسش رو با یک نفر شریک میشه اونوقت اگه دوستیشون به هم بخوره خیلی فقدان اون یه نفر حس میشه .
وبلاگ آبانه رو میخوندم بعد از یازده سال دوستی ، دوستیشون به هم خورده و به علت مخالفت خانواده ی دوست پسرش نشد ازدواج کنن . خیلی ناراحت شدم . خودمو جاش گذاشتم . واقعا میشه تحمل کرد ؟ 11 سال یه عمره ....
- ۹۴/۰۸/۲۲